قدسیت یک فرایند اجتماعی تاریخی است و امری ذاتی نیست. کسانی که مسلمانان و به ویژه شیعیان دور آنها هاله قدسی رنگارنگِ ذاتی رسم میکنند، در دوران خودشان مقدس نبودند. مثلاً محمد برای اعراب مقدس نبود، سرکرده اجتماعی بود که منافع سیاسی و اقتصادی برخی از طریق او تأمین میشد.
بسیاری اوقات اصحاب محمد با زبان کوچهبازاری با او حرف میزدند. از پشت خانهاش صدا میزدند: “هو مردک یا مرتیکه بیا بیرون کارت داریم”. محمد از این برخورد خسته میشد و نمیدانست چه کار کند. مدعی شد که خدا پیام فرستاده است که :”کسانی که تو را از پشت خانه صدا میزنند، اکثرا نادان هستند”. آیه ۴ سوره حجرات.
گاهی وقتها نیز بین حرف زدن سر محمد داد میکشیدند و نمیگذاشتند حرف بزند. محمد مدعی شد که خدا گفته: “صدایتان را از صدای محمد بالاتر نبرید، آنطور که با همدیگر صحبت میکنید”. آیه ۲ سوره حجرات.
محمد مقدس نبود، در حد نظریهپرداز راهزنی و کشتار و غارت و منافع مادی و اقتصادی اهمیت داشت. فاطمه زهرا نیز در زمان زندگیاش نه مقدس بود، نه مهم. حتی به آن اندازه اهمیت نداشت که مردم در تشییع جنازهاش شرکت کنند یا مرگ و محل دفنش برای مردم آن روزگار مهم باشد. گور او تا هنوز پیدا نیست. اغلب مدعیاند که او در گورستان عمومی بقیع دفن شد ولی از امام رضا روایت شده که از ترس او را در خانه خودش دفن کردند. “اصول کافی، کتاب الحجه”.
علی هم مقدس و محبوب نبود، بلکه به خاطر کشتارها و داخلیسازی جنگ منفور نیز بود. در تشییع جنازه علی نیز کسی شرکت نکرد. بر اساس روایتهای شیعی، حداکثر هشت نفر شرکت کردند. این سکوت و گمنامی سبب شده که برخی شیعیان مدعی شوند، تابوت علی را “جبرائیل و میکائیل” برداشتند.
گور گمنام فاطمه و علی، کشته شدنِ حسن توسط همسرش، کشتن حسین و اسارتِ اهل و عیالش، انشعاب زیدیها و قیام جعفر و ولایت عهدی امام رضا به روشنی نشان میدهند که قداست خاندان علی یک ابداع تاریخی است و حتی تا هنوز در بین عربها طرفدار ندارد!